هیئت عاشقان حضرت زهرا-قم
شهادت مادرم زهرا افسانه نیست

با سلام عید نوروز را به همه هموطنان عزیز تبریک میگویم.

امیدوارم سال خوبی داشته باشید.

تو روخدا سر سفره که میشینین برای فرج مهدی زهرا دعا کنید.



جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, :: 16:3 ::  نويسنده : یکی از بچه های هیئت

آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟

آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا؟

 

یک نفر عاشق اگر بود زمین می فهمید!

 عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟

      

 

 

 



چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 1:55 ::  نويسنده : یکی از بچه های هیئت

 

هیچ داری ازدل مهدی خبر؟

گریه های هرشبش راتاسحر؟

او که ارباب تمام عالم است

من بمیرم،سربه زانوی غم است

شیعیان!مهدی غریب و بی کس است

جان مولی معصیت،دیگر بس است

شیعیان!بس نیست غفلتهایمان؟!

غربت وتنهایی مولایمان؟

ماعبید و عبد دنیا گشته ایم

غافل از مهدی زهرا گشته ایم

من که دارم ادعای شیعه گی

چه بگویم من به جز شرمندگی؟



دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, :: 3:0 ::  نويسنده : یکی از بچه های هیئت

 

[ مادر ]

دیوار با مسمار
هم قافیه بود،
دنبال ردیف بود عدو.

[ کوچه بنے هاشم ]

محمد،
علے،
زهرا،
حسیـטּ،
زینب.
کوچه بنے هاشم مےشود، کوچه ما
وقتے مادرم
از خانه صدایماטּ مے زند.

اما ما
در خانه عباس هم داریم!

[ هجّے ]

«مادر» دو بخش دارد:
بخشے بـ روی در،
بخشے بـ روی دیوار!

[ در بـ در ]

در هدیه تولد حسـטּ بود،
کـ زهرا
نام اش «مادر» شد.

[ کوه ِ صبر ]

صداے شکستـטּ در کـ مےآید،
هول مےکند دخترک.
این تازه اول راه است!

[ املاء ]

هر چه کردم
نتوانستم
در را
جدا کنم از مادر!

[ همدردے ]

کمرم درد مےکند
ایـטּ روزها
بےعلت!

[ آینه دق ]

مادر دو بخش است،
بخش اول: «ما»
بخش دوم: «در»

ما هر چـ مےکشیم
از بخش ِ دوم است!

او هر چـ مےکشد
از بخش اول است!

[ دِقُّ الباب! ]

گفته بود:
«انا مدینة العلم
و علےٌ بابـها»
نشنیدم بگوید:
« و فاطمة شهیدة ُ هذه ِ الــباب»

[ وراثت ]

مظلومیت ارثےست،
اگر سید باشے...!

[ عمق ِ فاجعه ]

مادر کجا؟
خانه
از ایـטּ طرف است!

[ چند پهلو ]

از در
تا مادر
یک پهلو فاصله است!

[ حُجب ]

علے هم ندید
چـ بر سرش آوردند،
از بس محجبه بود!

[ عدو ]

کدام شاعر
فدک را با کتک
هم قافیه کرد؟!

[ کم و بیش ]

از مادر
هر چـ بگوییم کم است،
اما از در...!

[ تجربه ]

مـטּ امتحاטּ کرده ام،
اگر بخواهے
گره ِ طناب را باز کنے
باید
دستت شکسته نباشد!

[ پیشگیرے ]

مـטּ رفتنےام
این تو و این زهرا،
فقط
«علے جاטּ،
این میخ ِ در...

[ درماטּ ]

خاک مےتکانم
از چادر مادر
لا اقل
زنده بماند پدر!

[ کبود ]

از قدیم گفته اند:
« ماه
همیشه پشت ابر
نخواهد ماند»
بےچاره شوهر ات!

[ وصیت ]

مـטּ نیستم
آטּ وقت کـ مےروے سفر
مواظب ِ خودت باش
پسر ِ کوچک ام،
خواهرت را هم ببر...

[ بغض ]

آمد نشست پشت ِ خیمه
رو بـ خواهر گفت:
یاد آטּ روزے
کـ ما
در خانه مادر داشتیم!

[ ارمغاטּ ]

درست است کـ خنده
بر هر درد بے درمان دواست
اما اینجا
وقتے تابوت مےبینند
مےگریند!

[ محراب ِ کوچه ]

علے
در «کوچه» شهید شد،
نه در «کوفه»!

[ شش گوشه ]

از یک طرف سیلے
از یک طرف دیوار
از یک طرف در
از یک طرف مسمار
از یک طرف پهلو
از هر طرف آتش!

[ قحطے ]

این همه واژه،
چرا در
با مادر
هم قافیه شود!؟

[ تبلیغ ]

کوچه تو را مےخواند
عباس،

مادر تو را مے خواند
مهدے...

[ بیننده و شنونده ]

حسیـטּ شنید
زینب شنید
بابا هم شنید،
اما
«شنیدن،
کی بُود مانند ِ دیدن»؟!

[ کربلا ]

راه ِ کربلا
از کوچه مےگذشت!

[ یادگارے ]

این پیراهـטּ هم
براے ِ تو
ببخش اگر کهنه است!

[ خانواده شهید ]

خودش
شوهر اش
و 3 پسر اش

و نوه هایش!

[ تسلّے ]

بعد از مادر
چـ کسے جرأت دارد
بـ زینب بگوید:
غم ِ آخر ات باشد؟!

[ سهام ِ عدالت ]

زینب!
قسمتِ مـטּ در بود و کوچه،
اما
قسمتِ تو
در بـ درےست،
در کوفه!

[ تنهاے اول ]

هیچکس
تنها نیست،
الّا علے!

[ نجّار ]

در مےخواهد چـ کار،
خانه اے کـ
مادر ندارد؟!

[ بے مادرے ]

بـ عاشورا رسید فاطمیه،
وقتے عباس
ادرک اخا گفت!

[ اشتباه چاپے ]

بےخود از زهر نگویید،
جگر ِ حسـטּ را
صدای ِ سیلے
پاره پاره کرد!

[ زخم ِ قدیمے ]

دود ِ خیمه ها
بوے در سوخته مےداد،
و زینب
یاد مادر افتاد.

[ رابطه ]

اگر فاطمه
مادر عباس است،
نمےشود او
دست اش بشکند
و عباس
دست اش سالم باشد!

[ قاتل ]

ضرب ِغلاف
بهانه است
مظلومیت ِ علے کشت،
فاطمه را!

[ قے ]

بس کـ
خوטּ جگر خورد از بچگے
یک روز همه را بالا آورد!

[ همدرد ]

چـ مےشد اگر
حسـטּ را هم
با مادر دفـטּ مےکردند؟!

[ تبدیل ]

زندگے
بعد از زهرا،
زهر شد
براے علے!

[ شهید گمنام ]

محسـטּ...

[ نیمه پنهان ]

فاطمه
ادامه خداست،
در روے زمیـטּ.

[ آدرس ]

خرابه شام
انتهاے کوچه بنے هاشم است!

[ یاس ]

روے گلے کـ خار ندارد،
راحت مےشود
پا گذاشت!

[ تأثیر ]

تقصیر حسـטּ چیست،
کـ سیلے
با نیلے
هم قافیه است؟

[ مصلحت ]

طناب هیچکس نتوانست
در بند کند علے را
الا خداوند!

[ نسبت ]

یا سرت را مے برند
یا دستت را،
اگر
مادرت فاطمه باشد!

[ آرزوهاے محال ]

پاک کردטּ رد ِ پا
از روے چادر
دستے مےخواهد
کـ سالم باشد.

[ سهولت ]

چیدטּ گل ِ بےخار
از هر گلے
راحت تر است!

[ ناموس ]

ستوטּ هاے مسجد
بـ لرزه در آمد،
گوشواره مادر
وقتے زمیـטּ افتاد!

[ مجلس ]

بابا و حسیـטּ
و زینب
زانو بغل گرفته اند،
ذکر مصیبت مےخواند
حسـטּ!

[ کینه ]

بـ کربلا هم
اگر مےرسید،
زنده نمےگذاشتند محسـטּ را
وقتے مادر اش
فاطمه است!

[ سرمنشأ ]

قتلگاه
کوچه ایست کـ گود تر شده!

[ چشیدن ]

شنیده اے مےگویند:
«چناטּ مےزنمت
کـ یکے از مـטּ بخورے،
یکے از دیوار!؟»
شنیده اے اما،
«شنیدטּ کے بود مانند دیدטּ...؟»

و البته چشیدטּ!

[ اما و اگر... ]

جلوے در خانه اهل بیت
همیشه ریخت و پاش است،
البته اگر
درے مانده باشد!

[ دل خوشے ]

بـ ماندטּ مادرهر کس دل خوش کرد،
بـ چاه برد
آرزوهایش را !

[ شعر نو ]

در با مادر هم قافیه شد
کوچه با کوفه
و آه با چاه،
علے اما
قافیه را باخت
بعد از فاطمه!

[ بساط ]

چاه کجا بود؟!
علے آهے نداشت،
کـ با ناله سودا کند!

[ فلسفه خلقت ]

عباس یعنے خشم خدا
وقتے مردم
بےغیرت مےشوند
در کوچه ها!

[ فهم ]

بچه کـ بودم مےگفتند:
«بزرگتریـטּ سوره قرآטּ بقره است
کوچکتریـטּ اش کوثر»،

شاید فکر نمےکردند
یک روز بفهمم
کـ با اینهمه تفسیر
کوثر کجا و بقره کجا...؟!

[ فرق ]

دخترم
این سه کفـטּ
یکے براے مـטּ،
یکے براے بابا
بکے براے ِ حسـטּ.

غصه نخور
براے حسیـטּ
بوریا کنار گذاشته اند!
{اصلـا حسیـטּ، جنس ِ کفـטּ اش هم فرق مےکند!}

[ هشدار ]

کوچه بنے هاشم
جاے ِ کوثر است،
عبور بقره ها ممنوع!

[ ارتباط ]

بنےهاشم اعضاے یکدیگرند،
یعنے:
حسیـטּ و زینب
بےهوش مےشوند در خانه،
وقتے مادر
در کوچه زمیـטּ مےخورد!

[ علت ]

مادر سیر شده بود از دنیا،
و الّا
تمام ِ خانواده
مستجاب الدعوه بودند!

[ قرابت ]

برادر
بیا و ایـטּ آخریـטּ روز
از نسبتت با مادر نگو
مگر یادت رفته؟
هر کـ بـ فاطمه مقرب تر است،
جام ِ بلا
تیغ ِ جفا
بیشتر اش مےدهند!

[ سیادت ]
«یک مـטּ ماست،
چقدر کره دارد!» را
شما مےدانید،
اما
«ضرب ِ سیلے
چقدر درد دارد» را

ما مےدانیم!

 



یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, :: 14:59 ::  نويسنده : یکی از بچه های هیئت

ابوهلال عسکری در کتاب جمهرة الأمثال و ابن أبی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه نقل می‌کنند که وقتی صدیقه طاهره سلام الله علیها به مسجد آمد و آن خطبه غرا را خواند و سپس برای اثبات این که فدک مال شخصی آن حضرت بوده است ، امیرمؤمنان علیه السلام را به عنوان شاهد خود معرفی کرد، ابوبکر بر منبر رفت و سخن بسیار زشت و توهین‌آمیز را نسبت به صدیقه طاهره و امیرمؤمنان علیهما السلام بر زبان جاری کرد که پیش از آن سابقه نداشته است.


ابوهلال می‌نویسد:


1017 - قولهم شاهد الثعلب ذنبه :


وهو مثل مبتذل فی العامة وقد جاء فی الکلام لأبی بکر رضی الله عنه خطب فقال أیها الناس ما هذه الرعة مع کل قالة أین کانت هذه الأمانی فی عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم ألا من سمع فلیقل ومن شهد فلیتکلم إنما هو ثعالة شاهده ذنبه مرب لکل فتنة هو الذی یقول کروها جذعة بهد ان هرمت یستعینون بالضعفة ویستنصرون النساء کأم طحال احوط أهلها الیها البغی الأولق إن شئت ان أقول لقلت ولو قلت لبحت وإنی ساکت ما ترکت .(١)


ضرب المثل شماره 1017: این سخن مردم که روباه دمش را شاهد آورده است. این مثل مبتذلی در میان مردم است و در کلام ابوبکر آمده است که خطبه خواند و این گونه گفت:اى مردم، گوش‌دادن به سخن هر زن سخنگو چه معنى دارد؟! این ادعاها در زمان رسول خدا (ص) کجا بود؟ هرکس که مى‌شنود باید بگوید، و هرکس که حاضر است، باید مطرح کند که: «او روباهى است که شاهدش دم او است»!!! پرورش دهنده تمام فتنه‌ها او است؛‌ او است که مى‌گوید «شتر ما بعد از پیرى دوباره جوان شده است»!از ضعیفان کمک مى‌خواهد و از زنان یارى مى‌طلبد!مانند ام طحال (از زنان پرچم‌دار زمان جاهلیت)‌که محبوب‌ترین نزدیکان او، شایسته‌ترین فرد برای زنا بود ...



هرچند که ابوهلال با توجه به خوی سنی‌گری‌اش، مشخص نکرده است که منظور ابوبکر چه کسی بوده است؛ اما واضح است که غیر از صدیقه طاهره سلام الله علیها و امیرمؤمنان علیه السلام کس دیگری نمی‌تواند مقصود ابوبکر باشد؛ چرا که هیچیک از اصحاب که زنی نیز او را پشتیبانی کند، غیر از امیرمؤمنان علیه السلام با ابوبکر درگیر نشده است.


ابن أبی الحدید معتزلی همین مطلب را نقل و سپس به روشنی می‌گوید که مراد ابوبکر از روباه و دم او، امیرمؤمنان و صدیقه شهیده سلام الله علیهما بوده است :


فلما سمع أبو بکر خطبتها شق علیه مقالتها فصعد المنبر وقال: أیها الناس، ما هذه الرعة إلى کل قالة أین کانت هذه الأمانی فی عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم ألا من سمع فلیقل، ومن شهد فلیتکفم، إنما هو ثعالة شهیده ذنبه، مرب لکل فتنة، هو الذی یقول: کروها جذعة بعدما هرمت، یستعینون بالضعفة، ویستنصرون بالنساء، کأم طحال أحب أهلها إلیها البغی... .ثم نزل، فانصرفت فاطمة علیها السلام إلى منزلها.قلت: قرأت هذا الکلام على النقیب أبی یحیى جعفر بن یحیى بن أبی زید البصری وقلت له: بمن یعرض، فقال: بل یصرح. قلت: لوصرح لم أسألک. فضحک وقال: بعلی بن أبی طالب علیه السلام، قلت: هذا الکلام کله لعلی یقوله قال: نعم، إنه الملک یا بنی (٢)


وقتى ابوبکر، خطبه فاطمه را شنید،‌ سخنان فاطمه بر او سنگین آمده بر منبر رفت و گفت: اى مردم، این گوش‌دادن به سخن هر زن سخنگو چه معنى دارد؟!این ادعاها در زمان رسول خدا (صلى الله علیه وآله) کجا بود؟هرکس که مى‌شنود باید بگوید، و هرکس که حاضر است، باید مطرح کند که «او روباهى است که شاهدش دم او است»!!! پرورش دهنده تمام فتنه‌ها او است؛‌ او است که مى‌گوید «شتر ما بعد از پیرى دوباره جوان شده است»! از ضعیفان کمک مى‌خواهد و از زنان یارى مى‌طلبد! مانند ام طحال (از ذوات اعلام در جاهلیت)‌که محبوب‌ترین نزدیکان او، شایسته‌ترین فرد برای زنا بود ...


سپس از منبر پایین آمده و فاطمه زهرا (علیها ‌السلام)‌ به منزلش رفت.این روایت را براى نقیب ابى یحیى جعفر بن یحیى خواندم و پرسیدم، به چه کسى کنایه مى‌زد‌؟گفت: کنایه نمى‌زد، صریح صحبت مى‌کرد!گفتم اگر صریح گفته بود، از تو نمى‌پرسیدم!خندید و گفت: به على بن ابى طالب!به او گفتم: تمام این سخنان به على بود؟در پاسخ گفت آرى اى فرزندم، بحث در مورد حکومت است!

 


قضاوت با شما ایا خلیفه میتواند بهمین راحتی هر چیزی به زبان براند؟آیا سنت نبوی اینگونه بوده؟ شما که اینگونه با دختر پیامبر (ص) میکنیدآیا احادیث نبوی در باره ایشان را نشندیده اید؟اگر به دختر شما کسی چنین بگوید ؟...

پی نوشت:

(١)العسکری ، أبو هلال الحسن بن عبد الله بن سهل بن سعید بن یحیى بن مهران (متوفای395هـ)، جمهرة الأمثال ، ج 1ص 553 ـ 554، ناشر : دار الفکر ـ بیروت ، 1408هـ ـ 1988م.

(٢)إبن أبی‌الحدید المدائنی المعتزلی، ابوحامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفای655 هـ)، شرح نهج البلاغة،ج 16ص 126، تحقیق محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.



شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 1:7 ::  نويسنده : یکی از بچه های هیئت



درباره وبلاگ

به وبلاگ هیئت عاشقان خوش آمدید.
آخرین مطالب
پيوندها



آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 59
بازدید هفته : 345
بازدید ماه : 500
بازدید کل : 327073
تعداد مطالب : 120
تعداد نظرات : 180
تعداد آنلاین : 1

Alternative content